از نقاشی سیاه قلم تا شعر و ادبیات
مسیری که قیصر امینپور پیمود
مسیری که قیصر در آن پا گذاشت، در ابتدا خیلی خط وربطی به شعر و ادبیات نداشت. اما درنهایت این ادبیات بود که او را به سمت خود کشید و قیصر هم نتوانست مقابلش مقاومت کند. او ابتدا در رشته دام پزشکی دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت، اما بعد در سال ۱۳۵۸ انصراف داد.
مرتبه بعد علوم اجتماعی دانشگاه تهران را انتخاب کرد، اما آن هم نتیجهای به جز انصراف در سال ۱۳۶۳ نداشت تا اینکه درنهایت در همین دانشگاه رشته زبان و ادبیات فارسی را انتخاب میکند و در سال ۱۳۷۶ موفق به اخذ مدرک دکتری خود میشود. اما اگر خیلی عقبتر برویم، میبینیم آنچه در آغاز در متن زندگی او وجود داشته، نه شعر و شاعری بلکه نقاشی بوده است. قیصر در نوجوانی گرایشش بیشتر به نقاشی سیاه قلم بود. شعر را در حاشیه نقاشی دنبال میکرد. تا مدتی هم در دانشگاه، نقاشی همچنان برایش هنر اول بود.
اما اندک اندک شعر داشت خودش را به قیصر تحمیل میکرد. او البته یکی دو کتاب نثر ادبی هم منتشر کرده که یکی از آنها «طوفان در پرانتز» است که در جایی از آن مینویسد: «بیایید آبی شویم! آبی! آبی مطلق! این آبی که من میگویم، آن آبی نیست که تو میشنوی و میبینی! این آبی، رنگ نیست؛ بی رنگی است. آب، آسمانی است و آسمان، آبی. آب، آیهای است که از آسمان نازل میشود. آب از زمین میجوشد. به پیش میرود. به بالا میرود. در زمین فرومی رود؛ اما بر زمین نمیماند. آب، «همیشه رفتن» است.» قیصر دوران ما اردیبهشت سال ۱۳۳۸ در گتوند خوزستان متولد شد و در آخرین روزهای سال ۱۳۷۷ در تصادفی در جاده شمال به شدت مجروح شد. عوارض تصادف او را رها نکرد و در سال ۱۳۸۱ تحت عمل پیوند کلیه قرار گفت و سرانجام در آبان ۱۳۸۶ درگذشت.
(محبوبه عظیم زاده | شهرآرانیوز)