کتاب مسئولیت و سازندگی از علی صفایی حائری (عین صاد)
جزئیات مربوط به وضعیت چاپ و نشر کتاب مسئولیت و سازندگی
خرید و فروش نسخهی دست دوم کتاب مسئولیت و سازندگی
در صورتی که تمایل به خرید نسخهی دست دومی از این کتاب دارید یا اینکه نسخهای از آن در اختیار شماست و متمایل به فروش آن هستید لطفاً با شمارهی پشتیبانی سایت تماس گرفته و مشخصات کتاب مد نظر خود را بفرمایید تا ثبت شده و پیگریهای مربوطه انجام شود.
مرور
کتاب مسئولیت و سازندگی نوشتهٔ علی صفایی حائری است. نشر لیلةالقدر این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر درمورد روش تربیتی اسلامی است. بهعبارتدیگر این کتاب به روشهای شناخت اسلامی، جهانبینی اسلامی، آرمانهای اسلامی، استعدادها، روحیهها و زمان مناسب سازندگی انسان پرداخته است.
درباره کتاب مسئولیت و سازندگی
کتاب مسئولیت و سازندگی اثری ۲جلدی دربارهٔ ۲ امر مهم در زندگی بشر است. کتاب حاضر هر دوی این جلدها را در بر گرفته است. در این اثر تربیتی و آموزشی از موضوعاتی همچون مسئولیت و زیربناهای آن، تربیت، مفهوم و امکانات آن، مربی، دیدگاهها، ویژگیها و ضرورتها سخن گفته شده است.
کتاب مسئولیت و سازندگی نوشتهٔ علی صفایی حائری باهدف برطرفکردن برخی اشکالات موجود در فرایندهای تربیتی ما نوشته شده است.
جلد نخست این کتاب ۸ فصل و جلد دوم آن ۲ فصل دارد.
خواندن کتاب مسئولیت و سازندگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران حوزهٔ آموزش و پرورش انسانها از منظر دین اسلام پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب مسئولیت و سازندگی
«مربی کیست؟
هر کس افراد تحت اختیارش را برای محیطی که در نظر دارد، تربیت میکند. من فرزندم را برای خانهام، استاد شاگردش را برای جامعهٔ محدودش و یک دانشمند، انسان را حداکثر برای این زمین و برای هفتاد سال زندگی، تربیت میکند و بر طبق شرایط موجود، بارور و شکوفایش میسازد. ولی انسان فرزند خانه و جامعه و حتی دنیای محدود و سرزمین خاکی نیست.
انسان سرمایههای زیادتری دارد. انسان فرزند تمام هستی است و تا بینهایت راه در پیش دارد. لذا باید طوری تربیت شود که در تمام این عوالم و در تمام این مسیر بتواند چه بکند و چگونه بماند و چگونه برود. وقتی که ما مرزها را برداشتیم و دیوارها را شکستیم و با این دید وسیع به هستی و به انسان نگاه کردیم و با این جهان بینی به فکر تربیت افتادیم ناچار مسائل به صورت دیگری طرح میشوند و راه حل پیدا میکنند.
دیدگاهها
جواب صحیح این سؤال در گرو طرح صحیح این سؤال است. در گرو این است که ما به هستی و به انسان از چه دیدی نگاه میکنیم و او را چگونه میشناسیم. وقتی که انسان یک دهان و یک تن باشد، ناچار باید طوری تربیتش کرد که آبخور و آخورش را بدست بیاورد و نیازهایش را مرتفع کند و در صورت اصطکاک و برخورد منافع، قدرت از میدان به در کردن حریف را داشته باشد.
وقتی که انسان فرزند خاک باشد باید طوری تربیت شود که با قانونهای حاکم بر این خاک و بر این سرزمین درگیر نشود و باید طوری تربیت شود که طرز بهرهبرداری را بشناسد.
وقتی که انسان محدود به هفتاد هشتاد سال شد، ناچار جوری تربیت میشود که استعداد و سرمایههایش در این هفتاد سال کارگشا باشند. دست و پا و دندان و سر و صورت و فکر و عقل او برای هفتاد سال زندگی، بیمه شوند و برای هفتاد سال مورد بهرهبرداری قرار گیرند و ناچار با قانونهایی زندگی میکند که در این هفتاد سال تجربه شدهاند و بدست آمدهاند و برای مسائلی میکوشد که در این هفتاد سال آمد و شد دارند.
اما در آنجا که ما هستی را با وسعتی شناختیم که تا بینهایت راه دارد و انسان را به عظمتی شناختیم که این هستی را زیر پا دارد، ناچار انسان به گونهای تربیت میشود که با قانونهای حاکم بر این عوالم درگیر نشود و به گونهای تربیت میشود که استعداد و سرمایههایش در تمام این عوالم کارگشا باشند و با قانونهایی دمخور میشود که در تمام این عوالم تجربه شدهاند و شناخته شدهاند و وضع شدهاند و برای مسائلی میکوشد که در این بینهایت فرصت، آمد و شد دارند. و ناچار مربی این انسان عظیم، در این پهنای هستی و این وسعت گسترده، وجودی میتواند باشد عظیمتر و وسیعتر. وجودی محیط و آگاه و در عین حال مهربان و دلسوز.
وجودی آگاه از ما و استعدادهای بینهایت ما و آگاه از هستی و قانونهای بیشمار آن. وجودی مهربان و دلسوز برای رشد ما و کمال ما و سعادت و بهزیستی ما.»